شاخص مصرف نیروگاهها و پالایشگاه معقول نیست
در حالی که ایران دارای دومین ذخایر گاز و یکی از بزرگترین عرضهکنندگان نفت جهان محسوب میشود، ولی چشمانداز دراز مدت انرژی دیگر چندان روشن نیست. این در حالی است که ایران در تولید سهمیه خود در اوپک نیز همپای سایر رقبا حرکت نکرده و چنانچه سرمایهگذاری قابل توجهی در بخش عرضه نفت انجام نپذیرد، کاهش سبد تولید ایران، امری بدیهی خواهد بود.
از سوی دیگر طبق پیشبینیهای انجام شده، چنانچه روند مصرف داخل با رشد فعلی ادامه یابد، در کمتر از 20 سال، ایران واردکننده نفت میشود و مورد گاز طبیعی نیز با توجه به این که اکنون سومین کشور از لحاظ مصرف گاز پس از ایالات متحده آمریکا و روسیه هستیم، پیشبینیها حکایت از رشد مصرف از bcm 121 (سال 2008) به bcm 256 پس از گذشت 20 سال دارد.
رشد مصرف گاز در کشور (حدود 9 درصد رشد سالانه طی 10 سال گذشته) به دلیل رشد مصرف آن در بخش خانگی و همچنین تزریق در میدانهای نفتی است.
چنانچه به شاخصهای بهرهوری انرژی مانند شدت انرژی نظری بیندازیم، وضعیت محسوستر خواهد بود. طبق آمار رسمی، شدت مصرف انرژی در کشور که بر مبنای مقدار مصرف انرژی به تولید ناخالص داخلی تعریف میشود، سال 2008 در ایران 2/4 (بشکه معادل نفت خام به ازای هزار دلار تولید ناخالص داخلی اسمی) بود، در حالی که متوسط جهانی 4/1 است. در خوشبینانهترین حالت، بهرهبرداری انرژی در ایران در حال حاضر یک سوم کشورهای جهان است، البته آمارهای ارائه نشان از بهبود این وضعیت طی دهه گذشته دارد.
بخش صنعت با حدود 22 درصد از کل مصرف نهایی انرژی، یکی از پراهمیتترین بخشهای مولد اقتصادی کشور است و باید نگاه ویژهای در آن صورت گیرد. آمار ترازنامه انرژی سال 88 نشان میدهد که مصارف پخش انرژی شامل پالایشگاههای نفت، نیروگاهها، واحدهای ککسازی، واحدهای کوره بلند و انتقالات فرآوردهای نفتی حدود 8/122 میلیون بشکه معادل نفتخام بوده که حدود 50 درصد مصرف پخش صنعت را به خود اختصاص داده است، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که افزایش بهرهوری در پالایشگاهها و نیروگاهها، میتواند گام موثری در افزایش کارآیی بخش صنعت محسوب شود.
تا کنون اقدامات مفیدی در زمینه بهینهسازی مصرف انرژی در کشور انجام شده است. ولی همچنان پتانسیل گستردهای در کشور وجود دارد که در صورت به کارگیری راهکارهای مناسب نتایجی همچون کاهش سطح تقاضای انرژی، محدودشدن نرخ رشد رو به افزایش پالایشگاهها و نیروگاهها، بهبود الگوی تولید، مصرف و بهبود ضریب استفاده از سیستم موجود در صنعت و آزادسازی ظرفیتهای عرضه برای حضور فعالتر در بازارهای بینالمللی را به دنبال خواهد داشت.
از مجموع راهکارهای افزایش راندمان و کاهش اتلافات در بخش صنعت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- تعیین دقیق راندمان و اتلاف انرژی در هر یک از تجهیزات، فرآیندها، و واحدهای صنعتی
2- اصولا یکی از نیازهای اصلی هر کشور با هر برنامهای، داشتن آمار و ارقام قابل استناد است، از طرفی کشور به مرحلهی از بلوغ رسیده که میتواند به جزئیات بیشتری از اطلاعات و آمار استناد کند.
در بخش انرژی صنعت، یکی از اساسیترین اطلاعات مربوط به راندمان و اتلافات انرژی است که باید برای تمام واحدهای صنعتی استحصال شود و از این میان، به دلیل اهمیت پالایشگاهها و نیروگاهها باید از آن جا شروع کرد. به عنوان مثال چنانچه به نحوه جمعآوری اطلاعات مصارف داخلی پالایشگاهها در کشور مراجعه شود، جزئیات آن در دسترس نیست و میزان خطای آن نیز به اندازهای است که نمیتواند مورد استناد قرار گیرد.
3- تدوین معیار و شاخص مصرف تدوین استاندارد مصرف انرژی در بسیاری از واحدهای صنعتی آغاز شده است، اما هنوز در بخش پالایشگاهی و همچین نیروگاههای کشور، استاندارد قابل توجهی وجود ندارد این در حالی است که در کشوری مانند ژاپن، علاوه بر وجود یک استاندارد مستحکم در بخش پالایشگاهی، هر سال معیار آن سختگیرانهتر میشود، نیاز است ما نیز در این مورد، هرچه سریعتر استاندارد ملی خودمان را تعریف کنیم.
4- ارزیابی سناریوهای بهبود عملکرد و حمایت همه جانبه از اجرایی شدن آنها، از آنجا که مطالعات گستردهای در پروژههای ممیزی انرژی در صنعت به انجام رسیده و راهکارهای مختلفی برای ارتقای کارآیی انرژی انجام شده است، به نظر میرسد مجموعهی سیاستگذاران و بازیگران این عرصه میتوانند با ارزیابی و وزندهی به هر یک از سناریوهای افزایش بهرهوری، اقدام عملی برای اجرایی شدن آنها را آغاز کنند و این کار مهم را هرچه سریعتر به سامان برسانند.
دکتر محمد ایازی، رئیس مرکز تحقیقات انرژی پژوهشگاه صنعت نفت