مهار تورم و رشد تولید

مهار تورم و رشد تولید

پیوند نفت با طبیعت

در حالی که «خلیج‌نایبند» در عسلویه، اکوسیستمی بسیار زیبا و پیچیده دارد و به «نگین خلیج‌فارس» شهرت یافته است. باید برای حفظ و توسعه آن تلاش ویژه‌ای کرده که البته در این راستا گام‌های بزرگی نیز برداشته شده است. از جمله این که طرح جامع توسعه اکوسیستم و فضای سبز در آن پیگیری می‌شود، تا بنابر تکلیف قانون و با توجه به ظرفیت هریک از مراکز صنعتی موجود، محدوده مشخص از فضای سبز تهیه شود تا آلاینده‌هایی را که به محیط وارد می‌شوند به‌تدریج پالایش کنند.

نخستین تأثیر چنین راهکاری، این است که فضای سبز طراحی‌شده در کنار مجتمع‌های صنعتی در روحیه و نشاط کارکنان بسیار اثرگذار است. بنابراین در حوزه اکولوژی، توسعه اکوسیستم‌ها یکی از راهکارهایی است که ما در مناطق عملیاتی به‌‌جد پیگیری می‌شود. برنامه‌هایی از این دست، در کوتاه‌مدت، می‌توانند در بهبود وضعیت هوا، روحیه ساکنان و کارکنان منطقه و در بلندمدت، با تأمین محیطی سالم در توسعه اقتصادی و البته اجتماعی در آینده منطقه تأثیر چشمگیری بگذارند.

باید در نظر داشت که بهبود وضعیت هوا و سلامت، کاهش هزینه‌های خدمات درمانی را در پی خواهد داشت و همچنین بهبود روحیه ساکنان و کارکنان به کاهش آسیب‌های اجتماعی منجر خواهد شد و این گونه است که در پیش گرفتن «اقتصاد سبز»، توسعه پایدار را به مناطق نفتی هدیه خواهد داد.

مفهوم اقتصاد سبز به این موضوع اشاره دارد که انسان‌ها مجازند زندگی باکیفیت‌تری برای نوع بشر فراهم کنند، البته تا زمانی که این تلاش‌ها در چارچوب رعایت حداقل‌های محیط زیستی و محدودیت‌های زیست‌بوم سیاره زمین باشند و در بلندمدت نیز شرایط برای زندگی نسل‌های آینده حفظ شود. درواقع مفهوم اقتصاد سبز ایجاد اشتغال، رشد تولید و افزایش درآمدهای ناشی از سرمایه‌گذاری‌های دولتی و خصوصی با برنامه‌ریزی پایدار، کاهش انتشار کربن، گازهای گلخانه‌ای و آلاینده‌ها، کارایی در بهره‌برداری از منابع طبیعی، ممانعت از کاهش و تحدید تنوع زیستی و خدمات اکوسیستم را به همراه دارد.

صنعت نفت ایران و توجه به اقتصاد سبز

موضوع محیط زیسـت در کشورهای در حال توسعه، موضوعی تقریباً فراموش شده و مغفول است که به بررسی بیشتـر و توان بالاتری نیـاز دارد. در این باره تکلیف اصلی پژوهشکده و رسـالت مدیران و کـارشناسان آن در گام اول، پیشگیری و پـایش و بعد کاهش و حذف است و این پیشگیری نکته کلیدی است که متأسفـانه در تشکیل یا توسعه صنایع مختلـف به فراموشی سپرده می‌شود. روند معمول بر این است که هدف بر تولیـد گذاشته شود و عملاً انبوهی از فرایندها در منطقه‌ای خاص جمع شوند که البته پس از چندی آن منطقه، با مشکل یا مشکلات زیست‌محیطی مواجه می‌شود.

در عمل، موضوع پیشگیری جایی ندارد و لازم است که به سرعت به فکر راهکارهای کاهش و حذف بود و درواقع در این جریان حلقه اولیه و مهم، یعنی پیشگیری، نادیده گرفته می‌شود. اکنون تلاش می‌شود تا صنعت نفت، حلقه اول در زنجیره حفظ محیط زیست را به یاد آورد؛ یعنی اگر قرار است در یک منطقه، پالایشگاه واحد صنعتی یا حتی بحث توسعه و ایجاد زیرساخت‌های جدید به میان آید، با رویکرد توسعه پایدار به میدان وارد شوند. اگر چنین دیدی جایگاه خود را یابد، قطعاً بخشی از ظرفیت‌ها متوجه حفظ منابع محیطی می‌شود و شرایط در فرایندها به گونه‌ای خواهند بود که حداقل تأثیر منفی را در محیط زیست داشته باشند.

اینجـا نقطه‌ای است که پژوهشکده محیط زیست و بیوتکنولوژی پژوهشگاه صنعت نفت وارد عمل می‌شـود، در کنار صنعت قرار می‌گیرد و به متولیان صنعت کمک‌های علمی و راهکار عملیاتی ارائه می‌دهد. سپس موضوع اصلی، یعنی پیشگیری اعمال می‌شود تا فرایندهای صنعتی کمترین آسیب را برسانند. بنابراین در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت وقتی صنعت خود را گسترش می‌دهد، این توان را خواهد داشت که به‌منزله فرایندی سبز عمل کند و با حفظ توازن منطقه‌ای توسعه پایدار را برای آن نقطه در پی داشته باشد. اکنون بزرگ‌ترین مشکل نبود این همزمانی است؛ در حالی که در حوزه صنعت به لحاظ قانونی هر فرایند صنعتی که در نقطه‌ای شکل می‌گیرد، اولین اقدام باید پرداختن به ارزیابی و مطالعات زیست‌محیطی (EIA) آن منطقه باشد.

این ارزیابی، همان سنجش توان بالقوه و بالفعل هر منطقه، مانند سنجش بخش‌های حیاتی نظیر فلور (رستنی‌های گیاهی)، فون (مجموعه زیست‌جانوری) و البته سایر منابع محیطی غیرزنده، مانند آب، خاک، هوا و در نهایت ارزیابی پیچیدگی‌های ارتباطی بین این دو بخش را شامل می‌شود. باید هنگام تأسیس و توسعه هر صنعت در هر منطقه، همه این عوامل بررسی و پیش‌بینی شود که تأسیس هر واحد تازه در این عوامل زیست‌محیطی چه تغییراتی خواهد داد و این تغییرات در بلندمدت چه آثاری خواهند داشت و بر این مبنا باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی شود که پس از آغاز به کار فرایند صنعتی، آسیب‌هایی که رخ می‌دهند، کنترل شده باشند.

برنامه‌ریزی و فرهنگ‌سازی؛ الزامات نگرش پایدار به توسعه

برای وارد شدن به این معادله و ارائه راهکارهای عملی برای حل مسئله، دو برنامه‌ریزی کلان همسو و همگام تعریف شده است که یکی از آنها، افزایش تعامل با سازمان‌های متولی، مراکز نظارتی ملی و حتی بین‌المللی مرتبط با این حوزه، به‌ویژه سازمان حفاظت محیط‌ زیست است، این امر در شرایطی محقق خواهد شد که این مجموعه در تدوین دستورالعمل‌های تکلیفی برای صنایع و به‌ویژه صنعت نفت مشارکت لازم را داشته باشد. از آنجا که حوزه صنعت را به خوبی می‌شناسیم و از محل آسیب‌ها اطلاع داریم، می‌توانیم برای تدوین استانداردها کمک خوبی باشیم.

تأمین زیرساخت‌های فرهنگی و ترویجی است از دیگر مسائل قابل توجه است که در این حوزه، مدیریت ارشد و به‌طور خاص مدیران چهار شرکت اصلی نفت، گاز، پتروشیمی و پالایش و پخش بـه این موضوع اذعان دارند که در کنار وظیفه تولید و ایجاد ارزش افزوده باید به محیط زیست نیز به‌منزله ثروتی بالقوه نگاه شود و هدف، فقط تولید ثروت در کوتاه‌مدت نباشد که این نوع نگاه همان نگاه توسعه پایدار است. در این حوزه هم خوشبختانه برنامه‌ریزی‌های خوبی انجام شده است؛ چرا که پژوهشگاه صنعت نفت حداقل در چند شاخه مهم و کلیدی در حوزه محیط زیست قطب اصلی است و همین اندازه که توانسته‌ آزمایشگاه مرجع ملی را در حوزه صنعت نفت و در مناطق مختلف خود در جریان برنامه‌ریزی و جریان‌سازی وارد کند، کار بزرگی است.

پژوهشکده محیط زیست و بیوتکنولوژی پژوهشگاه صنعت نفت، برخی از واحدهای عملیاتی به استانداردهای ملی، منطقه‌ای و حتی بین‌المللی نزدیک می‌کند؛ برای نمونه در مناطق حریم دریایی در خلیج فارس که جزایر سیری، لاوان، خارگ و مناطق عملیاتی مجاور آنهاست، همکاران عملیاتی، با استفاده از برخی پارامترهای فیزیکی و شیمیایی منطبق با استانداردهای بین‌المللی ویژه مناطق تحت مخاطره آنها را رصد و ارزیابی می‌کنند.

 بـرای نخستین گام نیز تأسیس آزمایشگاهی ملی و منطقه‌ای در جزیره خارگ پیشنهاد شده است. همین پیشنهادها به مدیران عملیاتی شناخت می‌دهند و این فرهنگ را به دنبال دارد که مدیران بیندیشند به ازای هر سکوی بهره‌برداری در وسط دریا، یک خروجی هست که ممکن است نشت یا آلایندگی نفتی داشته باشد؛ پس باید این محیط دائماً رصد و پارامترهایش ارزیابی شوند و اگر این پارامترها از حالت تعادل خارج شدند، به فرایند صنعتی، رجوع و مشکل جستجو شـود تا برای رفع آن به سرعت اقدام شود. این موارد نکات مهمی هستند که اکنون پژوهشکده محیط زیست و بیوتکنولوژی پژوهشگاه صنعت نفت آنها را ارزیابی می‌کند.

بانک ژنتیکی مناطق نفتی

بررسی وجود موجودات مختلف میکروارگانیستی و آثار آن در مناطق نفتی و تأثیری که در میزان ثروت قابل برداشت دارند، همچنین نتایج استفاده از پتانسیل‌های زیستی و در نهایت آنچه امروز با نام «اقتصاد سبز» مطرح است، از جمله اقدامات در دستور کار پژوهشکده محیط زیست و بیوتکنولوژی پژوهشگاه صنعت نفت به‌شمار می‌رود. از جمله مصادیق خـوردگی، در خطوط انتقـال گاز به خوردگی میکروبی مربوط است که بررسی‌ها و نمونه‌گیری‌های بسیاری درباره آن، انجام و مشخص شده که علاوه بر خوردگی شیمیایی و الکتروشیمیایی، در موضوع خوردگی میکروبی در خاک هم بسیار جدی است و باید به آن پرداخته شود.

آنچه در چرخه‌ حیات اتفاق می‌افتد این است که موجود ضعیف در مقابله با موجود توانمند‌تر حذف می‌شود و موجود اصلح باقی می‌ماند؛ این داستانی است که در اکوسیستم‌های متمرکز بر فعالیت‌های نفتی نیز تکرار می‌شود و هنگام ورود به منطقه‌ای نفت‌خیز و حفر چاه‌های نفت و گاز و تأسیس پالایشگاه، وقتی خطوط نفت و خطوط انتقال گاز و فراورده تأسیس می‌شوند، در اکوسیستم منطقـه تغییراتی رخ می‌دهد. براساس این تغییرات، موجودات مختلف میکروارگانیستی در این منابع محیطی، بنابر ظرفیت خود گاهی حذف می‌شوند یا برعکس، برخی پتانسیل‌های ژنتیکی بالاتری پیدا می‌کنند که رشد و نمو بهتر آنها را در پی دارد.

این باور هست که در مناطق عملیاتی، بر اثر فعالیت‌های نفتی، برخی میکروارگانیزم‌ها جهش یافته‌اند و احتمال دارد قابلیت‌های خاصی نیز داشته باشند. این اتفاق در حالی بررسی می‌شود که معتقدم به این پدیده باید به چشم ثروتی ملی نگاه شود و به‌تدریج به این سمت حرکت کرد که از سایت‌ها و مناطق عملیاتی مختلف نمونه‌برداری شود و براساس آخرین روش‌های موجود، میکروارگانیست‌های این مناطق را شناسایی و شرایط را برای حفظ این ذخیره ژنتیکی فراهم کرد.

بر همین اساس تصمیم گرفته شد کـه بانک ذخیـره زیستی، راه‌اندازی و زیرساخت‌های لازم برای حفظ و نگهداری این ذخایر ژنتیکی در شـرایط خاص فراهم شود تا اگر یکی از این موجودات از بین رفتند، ذخیره ژنتیکی‌شان محفوظ بماند. این فعالیت‌ها تـا بدانجا پیش رفته که هم اکنون بیش از 350 نمونه مختلف شناسایی شده‌اند و این بانک ثبت شده، تنها بانک ذخیره زیستی نفتی کشور است. همچنین طرحی سه، چهار ساله برای رصد 100 نقطه نفتی مهم در دست است که در آن ذخیره ژنتیک این نقاط برداشت و پاکسازی خواهند شد و امید است که این طرح بنیادی به‌ خوبی پیش رود.

از آنجا که پژوهشکده محیط زیست و بیوتکنولـوژی پژوهشگاه صنعت نفت در حوزه بیوتکنولوژی، مرجع اصلی در وزارت نفت شناخته می‌شود، در تعامل با ستاد زیست‌فناوری کشور، فعالیت‌های خود را دنبال می‌کند. خوشبختانه در معاونت فناوری ریاست جمهوری برای توسعه زیرساخت‌های این بانک بودجه‌ای در نظر گرفته شده است تا برای حفظ این ذخیره و ثروت ملی گام‌های بلندتری برداشته شود.

فارغ از برنامه‌ریزی‌های بلندمدت، باید توجه داشت که بخشی از مشکلات در مناطق نفتی به تأثیر روزمره ناهنجاری‌های زیست‌محیطی در زندگی کنونی ساکنان و کارکنان حاضر در این مناطق برمی‌گردد و باید برای کاهش این آسیب‌ها نیز در کوتاه‌مدت هم فکری شود.

ضرورت توجه به خوردگی میکروبی

یکی از موضوعاتی که گرو بیوتکنولوژی (زیست‌فناوری) سال‌ها درباره آن مطالعه کرده‌اند، در حوزه نتایج استفاده از پتانسیل‌های زیستی و از دو جنبه قابل بررسی است. در بسیاری از شرایط محیطی، میکروارگانیست‌های محیط به‌تدریج، نوعی ظرفیت پالایشی برای آن منطقه تأمین می‌کنند و درواقع انتخاب و غربالگری که متناسب با شرایط در محیط اتفاق می‌افتد، ظرفیت پالایش را برای منطقه فراهم می‌کند و از همین ظرفیت‌ها در حوزه توسعه فرایندهای زیستی استفاده می‌شود.

از سوی دیگر، میکروارگانیست‌ها ممکن است به لحاظ فرایندی شرایط مناسبی هم تأمین نکنند که نتیجه آن، خـوردگی شیمیایی و الکتروشیمیایی (خوردگی بیـوشیمیایی) است و این مسئله در صنـایع و فرایندها دیده می‌شود؛ به‌خصوص در مخـازن ذخیره خطوط انتقال که با خاک تماس مستقیم دارند و ممکن است رسوب کند، میکروارگانیزم‌های خاصی وجود دارند که ظرفیت‌های ویژه‌ای به لحاظ زیستی دارند و امکان دارند از دید کارشناسان مخرب باشند. برای مثال در موضوع خوردگی میکروبی گروه باکتری‌های احیاکننده سولفات (SRB) می‌توانند در فرایند، روی خطوط انتقال اثر سوء داشته باشند که تخمین زده می‌شود بیش از 20 یا 30 درصد از ظرفیت‌های خوردگی از این فرایند ناشی می‌شود که در مخازن، این مسئله‌ای جدی است.

برای روشن شدن هرچه بیشتر این موضوع رشد و فعالیت برخی از این میکروارگانیست‌ها در مخازن علاوه بر خوردگی، آلودگی‌هایی هم در خود فراورده ایجاد می‌کند که می‌تواند فراورده‌هایی مثل سوخت هواپیماها را که استفاده آن با حساسیت بالایی همراه است، با مشکل مواجه شود.

اکنون دستورالعمل‌های بسیار جدی برای پاکسازی مخازن سوخت‌های هوازی تعریف شده‌اند. به طور مشخص مناطق عملیاتی بارزی مانند کرمانشاهان، بندرعباس و تهران که از اصلی‌ترین مراکز تأمین سوخت هوایی هستند، بررسی و برنامه‌ریزی‌های کلانی در این باره شده است که علاوه بر حوزه آموزش که برگزاری کارگاه آموزش پاکسازی مخازن برای کارکنان این مراکز را شامل می‌شود، در بعد عملیاتی نیز اجرای عملیات بر مخازنی را که گرفتار این آلودگی هستند دربرمی‌گیرد.

از مصادیق جدی خوردگی میکروبی می‌توان از خطوط انتقال گاز خوزستان نام برد که بررسی‌ها و نمونه‌گیری‌های بسیاری بر آن، انجام و مشخص شده است که علاوه بر خوردگی شیمیایی و الکتروشیمیایی، موضوع خوردگی میکروبی در خاک هم بسیار جدی است و بایـد به آن پرداخته شـود. متناسب با ظرفیت اقلیمی و اکولوژی مناطق مختلف ممکن است طیف این میکروارگانیست‌هـا تفاوت‌هایی داشته باشند، اما درباره این موضوع نیز برنامه‌ریزی‌های دقیقی شده است تا این امر به دستورالعملی یکپارچـه تبدیل شود و بتوان در حوزه‌هایی مانند خطوط انتقال انرژی نظـارت و بررسی کاملی کرد؛ چرا که موضوع خـوردگی مسئله‌ای بسیار جدی است و فـارغ از خسارت‌های موردی که به بـار می‌آورد، در کل، هزینه‌های بسیار هنگفتی را بـر صنایع مختلف تحمیل می‌کنـد که اگـر بتوان آگاهانه دربـاره آنهـا برنامه‌ریزی کـرد، بسیـاری از این هزینه‌ها را می‌توان کنترل و از دوباره‌کاری‌ها جلوگیری کرد.

ضمانت‌های اجرایی برای تکالیف زیست‌محیطی

خوشبختانه به لحاظ قانونی برخی تکالیف برای کل صنایع در نظر گرفته شده‌اند. برای اجرای این تکالیف که به صورت قانون درآمده‌اند، باید متناسب با الزاماتشان زیرساخت‌های لازم برای آنان در صنایع فراهم شوند و اینجاست که پژوهشکده محیط زیست و بیوتکنولوژی پژوهشگاه صنعت نفت با صنایع تعامل می‌کند و تجربیات خود را در اختیار آنها قرار می‌دهد. شکل‌گیری این همکاری سبب کمترین آسیب، به محیط در کنار تولید بیشتر و صیانت از منابع می‌شود. باید در نظر داشت که جزایری مانند خارگ، سیری و لاوان تنها جزایر نفتی ایران نیستند، بلکه پتانسیل‌های عظیمی از ذخایر زیستی با نام جزایر مرجـانی وجود دارد که برای ایجاد ارزش افزوده می‌توان روی آنها سرمایه‌گذاری کـرد و حفظ آنها بسیار اهمیت دارد. در کل رونـد تعاملات شکل گرفتـه مثبت است و می‌تـوان گفت برای رسیـدن به نقطـه‌ای که کشـورهـای توسعه‌یافته به آن رسیده‌انـد، همگرایی پدید آمده است؛ به نحوی که این تعامل صنعت با محیط زیست روزبه‌روز بیشتر و بهتر می‌شود.

باید خاطرنشان کرد که فعالیت‌های پیشگیری هنوز ضعیفند و در مناطق عملیاتی و قطب‌های صنعتی نگاه کنترل و تعامل با محیط، از ابتدا خیلی خوب شکل نگرفته و در برخی مناطق فشاری که با گسترش صنعت به محیط وارد کرده، از توان منطقه بالاتر رفته است و آرام آرام آثار مخرب آن در حوزه آب، هوا و خاک خود را نشان می‌دهند. اولین آسیب در این روند علاوه بر بخش‌های زیستی محیط به ساکنان این مناطق می‌رسد و بنابراین برخی از برنامه‌ها و دستورالعمل‌ها که در برنامه‌‌ریزی‌های بین‌المللی و به تبع آن در برنامه‌ریزی‌های ملی و منطقه‌ای اندیشیده شده است، به کاهش آسیب در همین حوزه‌ها بازمی‌گردد. برای مثال استانداردها و حدود، برای هریک از منابع محیطی مشخص می‌شوند و وقتی این استانداردها در معرض تهدید قرار می‌گیرند، ارائه راهکار آغاز می‌شود. در این حوزه یکی از ساده‌ترین راهکارها، توسعه اکوسیستم‌ها و بهبود زیست‌بوم‌هاست.

فازغ از برنامه‌ریزی‌های بلندمدت باید توجه داشت که بخشی از مشکلات در مناطق نفتی به تأثیر روزمره ناهنجاری‌ای زیست‌محیطی در زندگی کنونی ساکنان و کارکنان حاضر در این مناطق برمی‌گردد و باید برای کاهش این آسیب‌ها نیز در کوتاه‌مدت هم‌فکری شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Page Reader Press Enter to Read Page Content Out Loud Press Enter to Pause or Restart Reading Page Content Out Loud Press Enter to Stop Reading Page Content Out Loud Screen Reader Support