تهران- رئیس پژوهشکده مطالعات مخازن پژوهشگاه صنعت نفت از تدوین الگوی بهکارگیری روشهای افزایش تولید چاه محور خبر داد و گفت: با اتخاذ چنین روشهایی نه تنها عمر مخازن افزایش مییابد، بلکه به افزایش تولید نیز کمک میشود.
به گزارش خبرنگار اقتصادی ایرنا، سیدمهدی مطهری در نشست خبری که در پژوهشگاه صنعت نفت برگزار شد، با اشاره به نگرش نظامند به روشهای بهرهبرداری از ذخایر هیدروکربنی گفت: با افزایش عمر مخازن و کاهش تولید از سویی و نیاز به نگهداشت و افزایش مقدار تولید از سوی دیگر، براساس قانون برنامه پنجم توسعه کشور، استفاده از تمامی روشهای بهبود بازیافت تولید برای شرکت ملی نفت ایران یک تکلیف است.
وی افزود: شرکت ملی نفت ایران براساس ماده 125 قانون برنامه پنجم توسعه کشور موظف است، با رعایت تولید صیانتی، بر پایه آمار تولید سال 1389، در طی پنج سال برنامه توسعه، با استفاده از انواع روشهای اکتشاف و توسعه، یک میلیون بشکه نفت خام به ظرفیت تولید روزانه خود بیفزاید.
وی در ادامه بیان داشت: نکته حائز اهمیت در این قانون تأکید بر افزایش تولید به میزان یک میلیون بشکه در روز و استفاده از تمامی روشهای ممکن برای دستیابی به این مقدار است.
مطهری تصریح کرد: در فاز بهرهبرداری، بهبود بازیافت نفت (IOR) مستلزم به کارگیری روشهایی برای برطرف کردن مشکلات یا بهینه کردن موضوعهای مرتبط با سه جزء اصلی سیستم تولید، یعنی مخزن، چاه و تأسیسات سطحالارضی است.
به گفتهی این کارشناس حوزه نفت، روشهای یادشده را به ترتیب روشهای مخزن محور (همانند تزریق آب یا گاز به مخزن)، چاه محور (همانند فناوری حفاری و تکمیل چاه، فرازآوری مصنوعی) و تأسیسات محور (همانند بهینهسازی تأسیسات نمکزدایی) مینامند.
وی گفت: وجه تمایز این سه دسته از روشها در مدت زمان و هزینه دستیابی به تولید بیشتر است. از این رو روشهای چاه محور، تأسیسات محور و مخزن محور روشهای بهبود تولید هستند که به ترتیب در کوتاهمدت (شش ماه تا یک سال)، میانمدت (دو تا سه سال) و بلندمدت (سه تا پنج سال) به افزایش تولید میرسند.
وی ادامه داد: از سوی دیگر هزینه پیادهسازی این روشها با حرکت از سمت روشهای چاه محور به مخزن محور، بیشتر و بیشتر میشود.
مطهری افزود: در یکی از مطالعاتی که براساس نقطه نظرات خبرگان شرکتهای بزرگ نفتی در خصوص روشهای مختلف عملیاتی بهبود بازیافت تولید در بیش از 80 میدان و 400 مخزن خلیج مکزیک به منظور بررسی روش مناسب بهبود بازیافت تولید صورت گرفت، میزان افزایش ضریب بازیافت تولید حاصل از بهکارگیری روشهای چاه محور در حد قابل قبولی بین 2 تا 15 درصد نسبت به روشهای مخزن محور بین 2 تا 22 درصد قرار گرفته که نشاندهنده اهمیت روشهای چاه محور در مقایسه با روشهای مخزن محور است.
به گفته مطهری، با توجه به لزوم سرمایهگذاری اولیه مناسب برای استفاده از روشهای چاه محور و همچنین امکان وجود هزینههای تعمیر و نگهداری در طول زمان بهرهبرداری، محاسبه سود خالص فعلی با استفاده از این روشها نتایج جالبی را به همراه دارد. زمان بازگشت سرمایه برای استفاده از یک پمپ درون چاهی در یک بازه زمانی 10 ساله، با نرخ 200 درصد و در فاصله 6 ماه، امکان برنامهریزی برای تولید با استفاده از این تجهیزات را توجیهپذیر میکند.
وی تأکید کرد: پارادایم غالب در کشور ما برای بهبود تولید به طور عام استفاده از روشهای مخزن محور به شکل تزریق گاز یا آب در مخازن است. به علت نیاز به منابع عظیم آب و گاز برای تزریق به مخازن از سویی و تأسیسات مورد نیاز برای بهکارگیری این روشها، در کنار هزینههای زیاد و زمان قابل توجه دادن به مخزن برای عمل کردن مکانیزمهای تولیدی از جمله ریزش ثقلی، امروزه روشهای مخزن محور با چالش مواجه هستند.
رئیس پژوهشکده مطالعات مخازن پژوهشگاه صنعت نفت در مورد روشهای چاه محور گفت: علیرغم وجود برخی تجربیات موفق همانند تزریق ژل- پلیمر برای مقابله با تولید آب در یکی از میادین نفتی یا استفاده از پمپهای درون چاهی در برخی از چاهها، عدم وجود سازمان و فرایند منسجم به منظور استفاده سیستمی و مستمر از روشهای افزایش تولید چاه محور مشاهده میشود.
وی با بیان این که برای رفع این چالش باید سازمانهای فعال و اثرگذار در پیشبرد این روشها شناسایی و مأموریت هر کدام برای اجرای این روشها تعیین شود، افزود: به علاوه باید نهادها، روشها و دستورالعملهای اجرایی تعریف و برای یکپارچه کردن فرایند بهکارگیری این روشها با برنامههای مالی و فنی شرکت ملی نفت تدوین شود.
وی گفت: بهکارگیری روشهای چاه محور مغایرتی با انجام روشهای ازدیاد برداشت (EOR) و بهینهسازی تأسیسات (FSI) ندارد و این روشها هم با عنوان روشهای میانمدت و دراز مدت میتواند در دستـور کار شرکت نفت قرار گیرد.
مطهری در ادامه بیان داشت: بر این مساله هم باید تأکید کرد که روش افزایش تولید چاه محور احتیاج به سرمایهگذاری اضافی نداشته و در حقیقت یک بهبود مستمر مدیریتی است و باعث میشود از منابع مشخص، ارزش افزوده بیشتری ایجاد کرد مشروط به این که اهداف به صورت مشخص، قابل اندازهگیری، دارای برنامه زمانبندی تعریف شده، در حین اجرا پایش و در انتها ارزیابی شود و به عنوان مبنایی برای تصمیمات بعدی قرار گیرد.
وی یادآور شد: برای دستیابی به این مهم میتوان از شاخصهای کلیدی عملکرد استفاده کرد، بدینصورت که شاخصهایی که مبین عملکرد سیستم تولید بوده و قابل اندازهگیری است، تعریف شوند.
مطهری در ادامه بیان داشت: سپس باید این شاخصها با توجه به شرایط فعلی مقداردهی شده و با توجه به رسیدن به اهداف برنامه پنجم و چشمانداز، مقادیر مطلوب این شاخصها در پنج سال آینده مشخص شوند، میتوان مقادیر شاخصها را ماهانه یا سالانه رصد و با توجه به وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب ترسیم شده برای آینده، میزان بهبود در عملکرد را مشخص کرد.
وی ادامـه داد: در این بین نقش بهکارگیری روشهای افـزایش تولید چـاه محور را هم میتوان مشخص و به طور مستمر اثر آن را در بهبود این شاخصها رصـد کرد و با ارزیابی نتـایج، تصمیمات درباره بهکارگیری این روشها را بهبود داد.
وی بیان داشت: بدیهی است بنا به تکالیف مشخص شده در اسناد بالادستی وزارت نفت نظیر سند چشمانداز در افق 1404، قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه کشور و همچنین شرایط اقتصادی و سیاسی خاص کشور، اولویت نخست شرکت ملی نفت ایران، حفظ سقف تولید و همچنین افزایش تولید و یا ایجاد ظرفیت لازم برای تولید است. در صورتی که فرض بر این باشد که این افزایش تولید باید صیانتی باشد و یا به عبارتی به ضریب بازیافت آسیبی وارد نسازد، باید برای رسیدن به هدف برنامهریزی دقیق کرد.
به گفته مطهری، دستیابی به هدف یادشده از طریق اتخاذ روشهای ازدیاد برداشت (EOR)، بهبود تأسیسات سطحالارضی تولید (SFI) و افزایش تولید (WPE) میسر میشود. روشهای ازدیاد برداشت، مخزن محور بوده و روشهای افزایش تولید، چاه محور است. با توجه به محدودیتهای زمانی و مالی پیشنهاد میشود شرکت ملی نفت با یک تغییر نگرش و بازنگری در فرایند، با مدیریت و نظارت بر تولید و بودجهریزی مرتبط با آن، روشهای چاه محور که نیاز به سرمایهگذاری اولیه کمتری دارد و در یک بازه زمانی کوتاه منجر به افزایش تولید میشود را در اولویت کاری خود قرار دهد.
وی با تأکید بر این که این امر نیاز به تعریف و یا ایجاد نهادهای مدیریتی، برنامهریزی و نظارت و همچنین تعریف فرایندی کاری خاص دارد، افزود: باید با مشارکت شرکتهای بهرهبردار، مدیریت برنامهریزی تلفیقی و نظارت بر تولید و سازمانهای تولیدکننده دانش و فناوری نسبت به غربالگری چاهها براساس مشکلات، دلایل ایجاد این مشکلات، راهکارهای مناسب چاه محور برای رفع این مسایل اقدام کرده و پس از انجام یک مطالعه فنی و اقتصادی بستههای اجرایی اولویتدار برای انجام تیمار چاه با هدف افزایش تولید را تعریف کرده و برای اجرا به شرکتهای عملیاتی و یا بخش خصوصی واگذار کرد.
مطهری در خاتمه افزود: نکتـه قابل توجه وجود حلقه یادگیری در این فرایند است که منجر بـه توسعه روشها و ابـزارها در هر فاز و مستندسـازی دانش حاصل از اجرای این فرایند میشود. حلقه یادگیری بـه این معنـا است که بعد از اجـرای روشهای افزایش تولیـد چاه محور میتوان به تحلیـل نتایج حاصل از این عملیات پرداختـه و با طـراحی سیستمهای یـادگیرنده، بـانک دانش ارتباط بین شـاخصها غنیتر شده و همچنین افـراد متخصص با دانش بیشتری میتوانند با غربالگـریها را هدایت کنند و به این یادگیری به صورت فزاینده افزایش یافته و باعث انباشت دانش بومی خواهد شد.