معاونت فناوري و روابط بين الملل پژوهشگاه صنعت نفت وظايفي مانند نظارت بر انجام پروژه هاي تحقيقاتي، برنامه ريزي پروژه هاي كوتاه، ميان و بلندمدت پژوهشگاه ، توسعه فن آوري و تجاري سازي طرح هاي تحقيقاتي، ارزيابي اقتصادي طرح هاي پيشنهادي صنعتي، مذاكره با شركت هاي خارجي جهت همكارهاي بين المللي در زمينه هاي انتقال تكنولوژي و انجام تحقيقات مشترك، ثبت اختراعات در داخل و خارج كشور، را بر عهده دارد.
اين معاونت، در سال 93 با اصلاح برخي ساختار و فرآيندها، در صدد بر آمد تعاملات با صنعت را گسترش داده و خلق فناوريهاي مورد نياز واحد هاي عملياتي را تسريع و تسهيل كند.
مهندس امير عباس حسيني، معاونت فناوري و روابط بينالملل پژوهشگاه صنعت نفت، در اين مصاحبه، با تشريح اقدامات اين مجموعه در سال 93، برنامههاي فراروي اين مركز در سال 94 را تشريح كرده است.
مهمترين اهداف معاونت فناوري در سال گذشته چه بودهاند؟
ابتدا بنا به نیاز سازمان، دو هدف اصلی را تعریف کردیم: اول، اصلاح ساختار و فرآیند و دوم، توسعه تعاملات با مشتریان و یا به عبارت بهتر ذینفعان.
از آن جايي كه پژوهشگاه یک سازمان پژوهشمحور است، باید تحقیق و توسعه را بهمنظور دستیابی به فناوری در سرلوحه فعاليتهاي خود قرار دهد و رکن لازم برای این کار شناخت کامل سازمان و ظرفیتهای آن است؛ بنابراین در سال گذشته در ابتدای کار، بخشی از زمان صرف این مهم شد و سپس، چند کار مهم را همزمان آغاز كرديم که یکی از آنها تدوين برنامه اي به نام «برنامه راهبردی پژوهشگاه صنعت نفت» با بخشهایی مختلف از قبيل چشمانداز، ماموریت و اهداف کلان بود.
برنامههای راهبردی در سه بخش بالادست، پاییندست و محیط زیست قابلاجرا هستند و در نهايت از اين راه ميتوان پروژههای جاری و آتی را به انجام رساند. هدفگذاری این برنامهها تا سال 1398 بوده است؛ يعني برنامهای پنجساله.
برای اصلاح ساختار و فرآيندها دقيقا چه فعاليتهايي انجام شدند؟
بهطور مشخص در بخش فرآیندها برای اولین بار موفق به تدوين فرآیند شديم. در واقع اصلیترین بخش در حوزه مدیریت فرآیند که شناخت و مستندسازی فرآیند است وجود نداشت و از اين رو بر آن شديم که فرآیندهای موجود را مستند کنیم و با مشارکت معاونت برنامهریزی و حوزههای دیگر، دوازده فرآیند اصلی مدیریت پروژه تدوین شدند.
پس از تدوين فرآيندها، «بهسازی» آنها در دستور كار قرار گرفت و عناصر دخیل و ذینفع گردآوری شدند و این فرآیندها درچارچوب قانون تا حدودی بهبود یافتند.
روند كار پروژههاي پژوهشگاه به چه صورت است؟
دقيقا يكي از موضوعات مهم و قابلبررسي ما «پروژه»ها بودند. در پژوهشگاه با همه پروژهها یک نوع برخورد میشد و ما برای رفع این مشکل، تصميم گرفتیم پروژهها و به تبع آن افراد دخيل در آنها را رتبهبندي کنیم.
اين بدان معني است كه هر فردي نمیتواند هر پروژهای را انجام دهد و برای این کار باید شرایطی را احراز كند. از اين رو واحدی را زیر نظر معاونت فناوری با عنوان «کمیته ارزیابی پروژهها» ایجاد کردیم.
اين واحد ازچه بخشهايی تشكيل شده است؟
در این واحد افرادي از واحد کنترل پروژه، هيئت علمی، واحدهای ارزیابی فناوری، بازاریابی، تجاریسازی و نماینده پردیسها حضور دارند و هر طرح پیشنهادی که در این کمیته مصوب شود، از نظر پژوهشگاه یک مصوبه محسوب میشود. بنابراین برای اولین بار «تصویب پروپوزال» هم ایجاد شد.
در بخش تعاملات سازمانی چه تدابیری اندیشیده شدهاند؟
دو محور اساسی در این بخش دیده شدهاند: اول، تعامل با حوزه صنعت نفت بهعنوان اصلیترین مشتری پژوهشگاه كه شامل شرکتهای اصلی و دیگر مشتریان حوزه نفت است و دوم، رسیدگی به موضوع همکاری با بخش خصوصی که از ظرفیتهای مغفول پژوهشگاه بوده است و همواره فاصلهای بین تحقیق و توسعه از یک سو و صنعت از سوی دیگر وجود دارد.
یکی از راههای موثر کم کردن این فاصله رساندن کار به مرحلهای از حلقه توسعه فناوری است که مذاکره درباره سرمایهگذاری ممکن شود و اگر کار در مرحله آزمایشگاه باشد، اصولا در آن سرمایهگذاری بهينهاي رخ نمیدهد.
اصولا تفكر ما باید اين باشد كه در بعضی از حوزهها بسیار عمیق و در همه ابعاد کار کنیم و تا مرز دانش نيز پيش رويم و حتی لایسنس تولید کنیم، اما در برخی حوزهها اجازه دهیم که دیگران کار کنند.
یکی از راههای جذب صنعت، وارد کردن بخش خصوصی است که اگر اتفاق بیفتد، به معنی رسیدن به نقطه موردنظر است و این که حداقل، رضایت این بخش را جلب کردهاید و پژوهشگاه سعی کرده است كه این اتفاق بیشتر رخ دهد.
نکته مهم در بخش تعاملات این است که بخشی از موضوع به افراد مربوط است و بخشی مهم از آن متوجه فرآیندهاست و از آن جايي كه پژوهشگاه يك سازمان پژوهشمحور است، باید براساس نيازهاي صنعت پيش برود. از سوي ديگر، چارچوبهای خاص كاري، الزامهایی دارند که کاررا دشوار میکنند.
براي اين مشكل تدابيري انديشيدهايد؟
نزدیک کردن این دو موضوع دشوار است و تلاش کردهایم تا حد امکان این کار را انجام دهیم. هماكنون ما شاهد تغييرات مثبت پژوهشگاه در تعاملات برونسازماني هستيم و البته این امر لزوما به معنی رسیدن به نقطه ایدهآل نیست.
اصولا اصلاحات فرآیندی مستمر است و ما در این سازمان با افرادی نخبه و توانمند روبرو هستیم که میخواهند فعالیت کنند و وظيفه مسئولان است كه آنها را تشويق كنند.
در زمینه ساختار ارتباط با مشتری، که بخشی از تعاملات سازمان است، كارگروهي داریم که شفافسازی ارتباط با مشتری و جلوگیری از فساد را به عهده دارد. مديريت ارتباط با مشتريان(CRM) در این کمیته به تصویب رسیده و آن را اجرا خواهیم کرد. CRM تنها یک نرمافزار نیست، بلکه یک فرهنگ است كه عناصر بسیاری را در بر میگیرد؛ از شناخت مشتری گرفته تا فرهنگ سازمانی برخورد با مشتری.
پژوهشگاه در سال گذشته در زمینه سبد پروژهها و همکاری بيشتر با صنعت چه کارهایی را انجام داده است؟
بهطور حتم يكي ديگر از مقولاتی كه پژوهشگاه بايد به آن توجه كند سبد پروژه است. بايد به اين نکته توجه كرد كه سبد پروژههای پژوهشی باید بهشدت کاربردی و محدود باشد و در واقع ما به یک سبد متنوع نیاز نداریم و اصولا شرکتهای معروف صاحب فناوری در دنیا هم این گونه نیستند و اين امر ما را بر آن داشت تا به سمت نیازهای صنعت حرکت کنيم و در اصل سبد كاري ما بايد با نيازهاي صنعت مطابقت داشته باشد.
با توجه به ماموريت و اهداف پژوهشگاه، اولويت اصلي اين سازمان توجه به مشكلات و دستيابي به آن چیزی است كه صنعت از ما ميخواهد است و تمركز ما بر حل فناورانه مشكلات صنعت نفت و گاز است.
پژوهشگاه با ارايه مقالات و چاپ كتب به چه نحوي برخورد ميكند؟
بدیهی است که مركزي با اين قدمت محصولاتی جانبی مانند محصولات علمی(کتاب و مقاله) نیز دارد، اما اين گونه محصولات محصول اصلی پروژه نیستند و الزامات عضو هیئت علمی بودناند و مطمئنا برای ارتقا و توانمندسازی هیئت علمی باید مقاله و کتاب تولید کرد.
یک عضو هیئت علمی باید مقاله تولید کند، اما معنیاش این نیست که محصول پروژه، مقاله است. محصول پروژه، هدف پروژه است. متاسفانه یکی از چالشها همین موضوع است؛ بدين معني كه گاهي به محصولات جانبي بيش از محصولات اصلي توجه شده است.
ما اين اصل را قبول داريم كه اعضای هیئت علمی ما در ارتباط با وزارت علوم وظایفی دارند که باید انجام دهند تا عضو هیئت علمی بمانند و ارتقا پیدا کنند و پژوهشگاه از این نظر هم رشد کند؛ اما این رشد علمی است و وظيفه اصلي پژوهشگاه پاسخگويي به صنعت است.
صنعت نفت مشخصا از پژوهشگاه چه انتظاراتی دارد؟
انتظار صنعت نفت از پژوهشگاه حل فناورانه مشكلات است و مشکل فناورانه یعنی رسیدن به هدف در برخي از موضوعات و عدموابستگی در لایسنسها. براي مثال، در موضوع شیرینسازی گاز طبیعی پیشرو بودن، پژوهش کردن، دستيابي به دانش فني و حل معضلات كشور از اولويتهاي اساسي سازماناند.
در اصل باید بر فناوری بیشتر تمرکز کنیم و برای تحقق این امر باید راهبردها تدوین شوند تا چارچوبها به دقت شکل گیرند و در واقع، بدون برنامه راهبردی، سازمان به هر سمتی ممکن است حرکت کند.
درباره ثمرات این موضوع که در اصطلاح «سبد پروژهها» یا «سبد فناوری» نامیده میشود، سال آینده بیشتر میتوان صحبت کرد.
آیا در سال گذشته، کاهش بیسابقه قیمت نفت تاثیری بر روند پیشرفت پروژهها داشته است؟
نمیتوان گفت که هیچ تاثیری نداشته، اما نکته ظریف و مهمی که باید به آن توجه کرد این است كه صنعت روال عملیاتی خود را طی میکند، بنابراین پروژههایی که سمت و سوی آنها حل مشکلات صنعت نفت است، هیچ مشکلی پیدا نمیکنند.
از نظر درآمدهای سازمان، سالهای 1392 و 1393 تفاوتی قابلملاحظه که به معنی تاثیرگذاری در روند پژوهشی پروژهها باشد، نداشتهاند.
به نظر شما چه رویکردهایی موجب شدند که وزارت نفت در اقدامی استثنایی مدیریت مطالعه چند مخزن را به پژوهشگاه واگذار کند؟
اين ايده جديد، که مبدع آن وزير نفت بوده اند، براي اولين بار در كشور مطرح شده است. این ایده مبتنی بر یک راهبرد اساسی است و در سالهای آتی، در توسعه فناوری ارکان تحقیق و توسعه کشور، باید به فناوری در حوزه بالادست که مغفول مانده بود کمک شود.
پژوهشگاه، با توجه به نیروهای متخصص، ارزشمند و البته تجهیزات مناسب خود، در بخش بالادست رتبه اول كشور را دارد از اين رو مهمترین میدانها در اختیار اين مركز قرار گرفتهاند و اطمينان داريم که در چارچوب قراردادی که ابلاغ شده(با موضوع ازدیاد برداشت)، ميتوانيم مسئولیتهای خود را در بخش پژوهش و فناوری به نحوی شايسته به سرانجام رسانیم.
ازدیاد برداشت در همه حوزههای میدان معنا میدهد: مطالعات مخزن، چاه و بهبود روشهای برداشت و سطحالارض و رفع محدودیتها و مشکلات آن. همه این بخشها فناورانهاند و پژوهشگاه در بخشهایی میتواند مستقل فعاليت كند و دانش آن را هم دارد و در بخشهایی به شریک خارجی نياز است.
سبدی از شرکای خارجی را هم در این حوزه آماده کردهایم. شرکایی معتبر از کشورهای خارجی، هم از بخش دانشگاهی و هم شرکتهای صاحب فناوری، حاضر به همکاری شدهاند و سعی داریم آنها را در چارچوبهای گفتهشده قرار دهیم. ساختاری چندبخشی در هر سه پردیس برای این کار طراحی شده که البته هدایت طرح طبیعتا بر عهده پردیس بالادستی است و کمیته راهبری مستقل از پردیسها زیر نظر معاونت فناوری در حال فعالیت است که تصمیمات راهبردی در آن جا گرفته میشوند.
اين پروژه چندساله است؟
این پروژه ده سال ادامه خواهد داشت، اما این به این معنی نیست که بايد طي ده سال به نتیجه برسيم. ما باید در کوتاهمدت به نتیجه برسیم و نشان دهیم که چرا در کشور اول هستیم و البته مسیرهای میانمدت و بلندمدت هم در برنامه داریم.
در راه حلهای کوتاهمدت، مدیریت چاه اولویت اول است. در زمینه نقشه راه فناوری این مخازن جلساتی متعدد با شرکت ملی مناطق نفتخيز برگزار شده و احتمالا در اردیبهشت ماه اولین نسخه آن ارایه میشود. همان طور که میدانید، اولین بار است که مدیریت مخازن بر عهده پژوهشگاه است و شرکایمان در کنار ما قرار میگیرند. این تجربه فوقالعاده ارزشمند است و توان پژوهشگاه هم در این میان محک جدی خواهد خورد.